در شبی به یادماندنی در ۲۴ آگوست، در شهر نیوپورت آمریکا، ماریا شاراپووا، ستاره تنیس روسیه، طی مراسمی باشکوه به تالار بینالمللی مشاهیر تنیس راه یافت.
به گزارش سرویس ویژه واندا اسپورت در این مراسم، او جایزه ویژه خود را از دست رقیب دیرینه خود، سرنا ویلیامز، دریافت کرد. لحظات این مراسم مملو از شوخیها و کنایههای دوستانه میان این دو بود، اما در کنار آن، احساسات و اشکهای زیادی نیز به چشم خورد.
«شاراپووا میراثی خلق کرد که تا ابد زنده خواهد ماند»
تالار مشاهیر تنیس با انتشار پستی در شبکههای اجتماعی، ورود شاراپووا به این تالار را رسماً اعلام کرد. در این پست، از سهم ارزشمند این ورزشکار روس در دنیای تنیس با احترام و قدردانی یاد شده بود.
در این پیام آمده است: «میراثی که بر اساس شور، هدفمندی و سرسختی بنا شد. ماریا شاراپووا همیشه به خود وفادار ماند. او اکنون مربی نسل آینده ورزشکاران است و به آنها کمک میکند تا فراتر از زمین مسابقه رشد کنند.»
شاراپووا در سال ۲۰۲۰، پس از یک محرومیت ۱۵ ماهه به دلیل استفاده از ماده ملدونیوم که در ژانویه ۲۰۱۶ اعلام شده بود، به دنیای تنیس بازگشت و در نهایت به کار خود پایان داد. او در دوران حرفهای خود، ۳۶ عنوان انفرادی کسب کرد و با قهرمانی در هر چهار گرند اسلم (رولان گاروس در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴، ویمبلدون در ۲۰۰۴، اوپن آمریکا در ۲۰۰۶ و اوپن استرالیا در ۲۰۰۸)، موفق به کسب «گرند اسلم شغلی» شد.
فینال ویمبلدون ۲۰۰۴ یکی از مهمترین مسابقات تاریخ تنیس زنان بود. در آن مسابقه، شاراپووای ۱۷ ساله در دو ست، سرنا ویلیامز را شکست داد؛ کسی که یکی از ستارگان اصلی مراسم شب گذشته بود. ویلیامز، قهرمان ۲۳ دوره گرند اسلم، هنگام تبریک به رقیب قدیمی خود، شکست در فینال ویمبلدون را تلخترین باخت دوران حرفهای خود توصیف کرد.
ویلیامز گفت: «چیزی که به عنوان یک رقابت آغاز شد، به احترام تبدیل گشت. و چیزی که از احترام نشأت گرفت، به دوستی مبدل شد. ماریا فقط مسابقه نمیبرد، او میراثی خلق کرد که تا ابد زنده خواهد ماند.»
در سخنرانی خود، شاراپووا از رقیب سابقش به عنوان یک انگیزهبخش بزرگ یاد کرد و گفت: «سرنا فقط باعث نشد من بازیام را بهتر کنم. او به من کمک کرد هویتم را به عنوان یک رقیب به وضوح بشناسم. این یک هدیه واقعی است که کسی را داشته باشید که به شما انگیزه دهد تا اینقدر بالا بروید.»
«این یک سفر آسان نبود»
پیش از اینکه شاراپووا رسماً به عضویت تالار مشاهیر درآید، در برابر عموم سخنرانی کرد و از عشق بیاندازهاش به این ورزش گفت.
او اظهار داشت: «میدانستم که هرگز نباید از سختیها دوری کنم و باید به جلو حرکت کنم. میفهمیدم که کار بر روی خودم نقش مهمی ایفا میکند؛ نباید از چالشها فرار کرد، بلکه باید به استقبال آنها رفت و از این مبارزه لذت برد. من زندگیام را به تنیس دادم، و تنیس به من زندگی بخشید. و این زیبا بود.»
در حین سخنرانی، شاراپووا با احساسات فراوان از پدرش، یوری شاراپوف، که او را به دنیای تنیس معرفی کرده و اولین مربیاش بود، یاد کرد.
او خطاب به پدرش گفت: «بابا، ما این کار را با هم انجام دادیم. کمی نگران بودم وقتی گفتی که میخواهی لباس این مراسم را خودت انتخاب کنی، اما عالی عمل کردی؛ خیلی خوب به نظر میرسی. خوششانس بودم که این مسیر را زیر بال و پر تو طی کردم. تو همیشه باور داشتی، از تصمیماتت مطمئن بودی و هرگز به گذشته نگاه نکردی.»
پس از این حرفها، یوری شاراپوف نتوانست جلوی احساساتش را بگیرد و به گریه افتاد. سرنا ویلیامز نیز که در کنار او نشسته بود، اشک ریخت. سپس خود شاراپووا هم تحت تأثیر این صحنه، نتوانست جلوی اشکهایش را بگیرد.
برای عوض کردن فضا، سرنا ویلیامز با شوخی در مورد فریادهای معروف شاراپووا در زمین، جو را سبک کرد.
ویلیامز گفت: «برای بیش از یک دهه و نیم، هر بار که مقابل هم قرار میگرفتیم، جو تغییر میکرد. فضا سنگین میشد، تنش ملموس بود، آتش واقعی بود. همه اینها را میشد حس کرد. و البته، صدای آن را هم میشد شنید. همهاش به خاطر آواهای او در زمین بود.»
شاراپووا نیز در پاسخ به او، با ابراز لطف و احترام متقابل گفت که تبر جنگ بین او و ویلیامز برای همیشه دفن شده است.
«ما از یک جنس هستیم. اما وقتی همه چیز تمام شد، وقتی چراغهای دوران حرفهایمان خاموش شدند و درها پشت سرمان بسته شد، سپرهایمان را پایین آوردیم. سرنا، از تو سپاسگزارم. بینهایت سپاسگزارم که اینجا هستی، برای دوستیات.»



