تاریخسازترین دختر وزنهبرداری ایران، تنها ۲ سال پس از کسب نخستین مدال جهانی، با اعلام پناهندگی به آلمان، پروندهای دردناک از ناکارآمدی ساختاری و بیتوجهی مدیریتی در ورزش زنان کشور را باز کرد.
به گزارش سرویس خبری واندا اسپورت یکتا جمالی، صرفاً یک ورزشکار نبود؛ او نماد سرمایهسوزی و قربانی شدن استعدادها در زیر بار مشکلات مزمن بود.
گزارش رویداد: خداحافظی در اوج مدالآوری
ماجرای ترک اردوی تیم ملی توسط یکتا جمالی در ماه مه ۲۰۲۲ (اردیبهشت ۱۴۰۱) و پس از مسابقات قهرمانی جوانان جهان در آتن، یونان، بیش از یک خبر ورزشی بود؛ این اتفاق، زنگ هشداری جدی برای مدیران ورزش ایران محسوب میشد. جمالی که نخستین مدالآور جهانی تاریخ وزنهبرداری زنان ایران بود، در اوج شهرت و موفقیت در ۱۷ سالگی، اردوی تیم ملی را ترک و به آلمان پناهنده شد.
فارغ از تصمیم شخصی او برای مهاجرت، آنچه این رویداد را به یک بحران مدیریتی تبدیل میکند، دلایل علنی شده توسط خود ورزشکار است. گزارشهای انتقادی نشان میدهد که تصمیم جمالی، تصمیمی ناگهانی نبود، بلکه حاصل انباشت دلخوریها و شرایط نامساعدی بود که او و احتمالاً بسیاری دیگر از زنان ورزشکار، تجربه میکردند.
کالبدشکافی دلایل دلخوری: از فقر امکانات تا نادیده گرفته شدن
بررسی اظهارات یکتا جمالی، ریشه معضل را در سه بُعد ساختاری فدراسیون وزنه برداری و محیط ورزش زنان در ایران نشان میدهد:
+ شرایط تمرینی و معیشتی اسفبار (اولویت ندادن به قهرمان)
بزرگترین انتقاد جمالی، متوجه کمبود امکانات و شرایط سخت معیشتی در اردوهای تیم ملی بود. او صراحتاً بیان کرد که ورزشکاران زن مجبور بودند برای تأمین غذای خود در اردوها از خانه غذا بیاورند. این ادعا نشان میدهد که ورزش زنان در سطوح قهرمانی، حتی پس از دستیابی به موفقیتهای تاریخی (مانند مدال جهانی خود جمالی)، همچنان از حداقل زیرساختهای حرفهای و پشتیبانی مالی محروم است. این وضعیت، تناقضی آشکار میان «افتخارآفرینی» مورد انتظار مسئولان و «امکانات» ارائه شده به قهرمانان ایجاد میکند.
+ فقدان حمایت و مصادره افتخارات (مدیریت متکبر)
جمالی از نادیده گرفتن و عدم حمایت کافی مسئولان فدراسیون پس از کسب مدال گلایه کرد. ادعای او مبنی بر اینکه مدیران، افتخارات به دست آمده را به نام خود ثبت میکردند، اوج یک بحران اعتمادسازی است. این مسئله حاکی از یک رویکرد مدیریتی متکبر است که بهجای پرورش استعداد و حفظ سرمایه، صرفاً به دنبال بهرهبرداری رسانهای از دستاوردهای ورزشکار است و در قبال نیازهای اولیه آنها احساس مسئولیت نمیکند.
+ محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی
علاوه بر مشکلات فنی، جمالی به صراحت به موضع حجاب اجباری به عنوان مانعی برای ادامه فعالیت اشاره کرد. این بعد از ماجرا نشان میدهد که محدودیتهای خارج از زمین ورزشی، فشار مضاعفی بر ورزشکاران زن وارد میکند و آزادی عمل آنها برای تعیین مسیر حرفهای و شخصی خود را سلب میکند. برای یک ورزشکار جوان، این مجموعه از فشارها و کمبودها، آینده حرفهای و شخصی را در هالهای از ابهام قرار میدهد و زمینه تصمیم به ترک وطن را فراهم میآورد.
تبعات و هزینهها: سرمایهسوزی در ورزش ملی
خروج یکتا جمالی، نه فقط از دست دادن یک مدالآور، بلکه یک سرمایهسوزی ملی در ورزش است:
+ شکست الگوآفرینی: جمالی نماد و الگوی هزاران دختر جوان بود که به تازگی وارد رشتهای سخت و نوپا در ایران شده بودند. خروج او ضربهای کاری به انگیزه و امید این نسل از ورزشکاران زن وارد کرد.
+ زیان مالی و اعتباری: هزینههای هنگفت صرف شده برای کشف، پرورش و اعزام یک ورزشکار تا سطح جهانی، با مهاجرت او به هدر میرود و کشور دیگری از سالها تلاش و سرمایهگذاری بهرهمند میشود.
+ زیر سوال رفتن مدیریت: این اتفاق، ناکامی فدراسیون وزنهبرداری در حفظ استعدادها و فراهم کردن یک محیط ایمن و حرفهای را آشکار کرد و اعتبار مدیریتی را زیر سؤال برد.
در پایان، پناهندگی یکتا جمالی، تنها یکی از نمونههای زنجیرهای است که نشان میدهد تا زمانی که پشتیبانی از قهرمانان تنها به وعدههای پوشالی و بهرهبرداریهای رسانهای محدود باشد و زیرساختهای اقتصادی و انسانی لازم برای رشد فراهم نشود، ورزش ایران همچنان باید شاهد از دست رفتن برترین سرمایههای خود باشد.
آیا مدیران ورزش کشور، میتوانند جلوی از دست رفتن سرمایههایی چون یکتا جمالی را بگیرند و محیطی مناسب برای شکوفایی آنها فراهم کنند؟



