فوتبال ایران، ورزشی که میلیونها نفر با شور و اشتیاق آن را دنبال میکنند، سالهاست که در معرض فساد سازمانیافته قرار گرفته است.
به گزارش سرویس ویژه واندا اسپورت این فساد، که از طریق پولهای کلان شرطبندی غیرقانونی تغذیه میشود، نه تنها به تباهی ورزش میانجامد، بلکه اقتصاد و فرهنگ جامعه را نیز هدف قرار داده است. ابوالحسن فیروزآبادی، دبیر پیشین شورای عالی فضای مجازی، گردش مالی سالانه این بازار سیاه را یک میلیارد دلار تخمین زده است، رقمی که ابعاد فاجعه را آشکار نشان میدهد. این گزارش تحقیقی به بررسی چگونگی شکلگیری این شبکه فساد، نقش بازیگران اصلی و پیامدهای آن میپردازد.
شبکه پیچیده: از ترکیه تا درگاههای بانکی ایران
شبکه قمار و شرطبندی در ایران، یک سیستم پیچیده و چندلایه است که از مرزهای کشور فراتر میرود. هسته اصلی این شبکهها در ترکیه مستقر است؛ جایی که قوانین سهلگیرانهتر، امکان مدیریت مالی و تکنیکی را فراهم میکند. پلیس ترکیه بارها به دستگیری سرکردگان ایرانی این باندها اقدام کرده اما بازوی اجرایی و تبلیغاتی آنها در داخل ایران فعال است.
پولهای میلیاردی کاربران ایرانی از طریق شیوههای زیر به حسابهای این شبکهها واریز میشود.
حسابهای اجارهای:
این مهمترین و رایجترین روش است. گردانندگان این شبکهها با وعده مبالغی بین ۱۰ تا ۳۰ میلیون تومان در ماه، از افراد نیازمند، بیکار یا جوانان حساب بانکی و کارت آنها را اجاره میکنند.
استفاده از شرکتهای صوری:
سایتهای شرطبندی با خریدن یا راهاندازی شرکتهای پوششی که نماد اعتماد الکترونیکی (اینماد) دارند، از درگاههای بانکی رسمی استفاده میکنند.
کارت به کارت:
با تشدید نظارت بر درگاههای پرداخت، در حال حاضر بسیاری از سایتها مستقیماً از کاربران میخواهند که پول را به صورت کارت به کارت به حسابهای مشخصی واریز کنند.
تبلیغات توسط اینفلوئنسرها و مانکنها:
چهرههای مشهور شبکههای اجتماعی با نمایش سبک زندگیهای پر زرق و برق، جوانان را به سوی این سایتها سوق میدهند. اینفلوئنسرها با قراردادهای نجومی، به عنوان بازوی اصلی جذب مخاطب برای این سایتها عمل میکنند.
ابعاد مالی فاجعه: ۲۰۰ میلیون دلار برای فساد ورزشی
بر اساس تخمینهای رسمی، ۲۰ درصد از کل گردش مالی بازار سیاه شرطبندی، یعنی ۲۰۰ میلیون دلار، مستقیماً برای اهداف فاسد در ورزش هزینه میشود. این مبلغ معادل ۱۸ تریلیون تومان (با نرخ دلار ۹۰,۰۰۰ تومان) است که در مقایسه با بودجههای ورزشی، ابعاد ویرانگرش را آشکار میکند:
بیش از ۳ برابر بودجه کل تیمهای لیگ برتر: مبلغ ۱۸ تریلیون تومان، چندین برابر کل بودجه قانونی و رسمی فوتبال ایران در یک فصل است.
80 درصد بودجه سالانه وزارت ورزش: این رقم تقریباً معادل ۸۰ درصد کل بودجه سالانه وزارت ورزش و جوانان (۲۲.۴ تریلیون تومان) در سال ۱۴۰۴ است که برای تمامی ورزشها و حوزههای جوانان در نظر گرفته شده است.
چندین برابر هزینه اعزام به المپیک: هزینه اعزام کاروان ایران به مهمترین رویداد ورزشی جهان، یعنی المپیک پاریس ۲۰۲۴، هرگز به این ارقام نمیرسد.
حقوق نزدیک به ۱۰۰ هزار نفر: مبلغ ۲۰۰ میلیون دلار، میتواند حقوق سالانه بیش از ۹۸,۰۰۰ کارگر یا ۹۰,۰۰۰ کارمند دولت را به طور کامل تأمین کند.
شبکه فساد: از مدیریت دولتی تا دلالهای رسانهای

این پول، یک شبه در فوتبال ایران حلول نمیکند، بلکه حاصل عملکرد یک شبکه پیچیده و سازمانیافته است. این زنجیره از مدیران ارشد در ترکیه آغاز شده و با همکاری بازوهای داخلی، لایههای مختلف جامعه را درگیر میکند.
مدیران ارشد دولتی ورزش و مدیران باشگاهها:
این افراد با دریافت مبالغی هنگفت، زمینه را برای تبانی فراهم میکنند. یک مدیر باشگاه میتواند با یک امضا، میلیونها دلار پول کثیف را به چرخه قانونی وارد کند. در پروندههای مشابه مانند رسوایی کالچوپولی در ایتالیا، مدیران باشگاهها با پرداخت رشوه به داوران و فدراسیون، نتایج بازیها را دستکاری میکردند.
داوران، بازیکنان و مربیان:
این طبقه، مستقیماً درگیر تغییر نتایج هستند. یک داور فاسد میتواند با دریافت دهها هزار دلار، با یک سوت مشکوک، سرنوشت یک بازی را تغییر دهد. بازیکنان نیز با دریافت مبالغی مشابه، در تبانیها مشارکت میکنند.
دلالها:
دلالها به عنوان واسطه بین شبکههای شرطبندی و بازیکنان یا مربیان، نقش کلیدی ایفا میکنند. آنها با دستکاری نقل و انتقالات، منافع مالی شبکههای شرطبندی را تأمین میکنند.
رسانهها و خبرنگاران فاسد:
این افراد با انتشار اخبار جهتدار و ایجاد حواشی، افکار عمومی را منحرف کرده و فضای لازم را برای اجرای تبانیها فراهم میکنند. در پرونده مافیای فوتبال چین، روزنامهنگاران ورزشی برای پوشش اخبار نادرست، پول دریافت میکردند.
چرا این فساد مهار نمیشود؟
با وجود آگاهی مقامات ارشد دولتی و امنیتی از ابعاد این بحران، مقابله با آن ظاهرا چالشهای دارد:
پیچیدگی پولشویی:
شبکههای فساد به سرعت درگاههای پرداخت را تغییر داده و با استفاده از حسابهای اجارهای، شناسایی و ردیابی را دشوار میکنند.
مراکز اصلی در خارج از کشور:
گردانندگان اصلی در ترکیه مستقر هستند و این امر، پیگیری قضایی را با مانع مواجه میکند.
ضعف در قوانین و نظارت:
کارشناسان به وجود ضعف در قوانین مبارزه با پولشویی و همکاریهای مالی در داخل کشور اشاره دارند.
نفوذ در سیستمهای دولتی:
وجود فساد در بخشهای سیستم مالی و اجرایی، مبارزه با این پدیده را به یک چالش بزرگ تبدیل کرده است. در بسیاری از کشورهای دیگر، مبارزه با این نوع فساد نیازمند همکاری بینالمللی و وضع قوانین سختگیرانه است.
افزایش پروندههای کلاهبرداری و برداشت غیرقانونی
حجم گسترده پروندهها:
پلیس فتا بارها اعلام کرده که پروندههای کلاهبرداری و تحصیل مال نامشروع در بستر سایتهای شرطبندی، با رشد چشمگیری روبرو بوده است. این پروندهها شامل مواردی مانند عدم واریز جوایز، مسدود کردن حساب کاربران و فیشینگ است.
فیشینگ Phishing:
یکی از رایجترین شیوههای کلاهبرداری، فیشینگ است. گردانندگان این سایتها با ایجاد درگاههای پرداخت جعلی، اطلاعات کارت بانکی کاربران را سرقت کرده و حساب آنها را خالی میکنند.
برداشت غیر قانونی:
تمامی فعالیتهای مالی در این سایتها، از جمله واریز پول به حساب مدیران و دریافت پول توسط آنها، به عنوان تحصیل مال نامشروع شناخته میشود.
برخوردهای قضایی و اقدامات پلیس
دستگیری گردانندگان اصلی:
پلیس فتا و قوه قضائیه، در سالهای اخیر عملیاتهای مختلفی را برای دستگیری گردانندگان اصلی این شبکهها انجام دادهاند. برخی از این افراد در داخل ایران دستگیر و به مراجع قضایی تحویل داده شدهاند.
مسدودسازی سایتها:
پلیس و نهادهای قضایی، به صورت مستمر اقدام به مسدودسازی آدرسهای اینترنتی سایتهای شرطبندی میکنند. با این حال، این سایتها به سرعت با آدرسهای جدید و با استفاده از شبکههای اجتماعی، دوباره فعالیت خود را آغاز میکنند.
برخورد با سلبریتیها:
قوه قضائیه و پلیس فتا، با شناسایی و دستگیری تعدادی از سلبریتیها و اینفلوئنسرهایی که به تبلیغ این سایتها میپرداختند، به این موضوع ورود کرد.
محدودیتهای بانکی:
بانک مرکزی با همکاری پلیس فتا، اقدام به شناسایی و مسدودسازی حسابهای بانکی اجارهای کرده است. با این حال، با توجه به تعداد زیاد این حسابها، کنترل کامل بر آنها دشوار است.
با وجود این برخوردها، به دلیل پیچیدگی و سازمانیافته بودن این شبکهها و وجود سرشاخههای اصلی در خارج از ایران، ریشهکن کردن کامل این پدیده بسیار دشوار است.
واکنش فدراسیون فوتبال چگونه است؟
کمیتههای اخلاق و انضباطی فدراسیون فوتبال ایران، در سالهای اخیر به پروندههای متعددی در زمینه تبانی و فساد رسیدگی کردهاند. این پروندهها اغلب پس از گزارشهای عمومی، اعتراض باشگاهها یا با پیگیری نهادهای نظارتی خارج از فدراسیون آغاز میشوند.
پروندههای لیگهای پایینتر:
عمده تحقیقات و احکام صادره مربوط به لیگهای پایینتر، به ویژه لیگ دسته اول و دوم است. به عنوان مثال، کمیته اخلاق در مورد یک تیم لیگ دسته اول، پس از تطابق نتایج مشکوک بازیهای آن با پیشبینیهای سایتهای شرطبندی، حکم به سقوط آن تیم به لیگ دسته دوم صادر کرد.
پروندههای لیگ برتر:
در سطح لیگ برتر پروندهها حساستر و پیچیدهتر هستند. به عنوان مثال، در پرونده اخیر فساد مالی در باشگاه مس رفسنجان، قوه قضائیه به موضوع ورود کرد و با همکاری فدراسیون، به تحقیق پرداخت. این پرونده منجر به دستگیری و صدور حکم حبس برای تعدادی از مدیران، بازیکنان و داوران شد.
برخورد با افراد:
در این پروندهها، علاوه بر جریمه و محرومیت باشگاهها، با افراد متخلف نیز برخورد شده است. خداداد افشاریان، رئیس سابق کمیته داوران، پس از اعتراف به ۱۵ مورد تبانی خاص، بازداشت شد. همچنین، کمیته اخلاق در گذشته، برخی از بازیکنان و مربیان را به دلیل ارتباط با شرطبندی محروم کرده است.
رویکرد فدراسیون فوتبال در برابر شرطبندی غیرقانونی
به طور کلی، فدراسیون فوتبال ایران، کمیته اخلاق و کمیته انضباطی، رویکردی محتاطانه و واکنشی در برابر شرطبندی غیرقانونی دارند. این رویکرد را میتوان در چند بخش تحلیل کرد:
ضعف در پیشگیری:
این نهادها به جای تمرکز بر پیشگیری و مبارزه سازمانیافته با ریشههای فساد (مانند پولهای کثیف و شبکههای مرتبط)، بیشتر به صورت واکنشی و پس از وقوع تخلفات آشکار وارد عمل میشوند.
نداشتن استقلال کاری:
کارشناسان و منتقدان معتقدند که کمیتههای فدراسیون، استقلال کامل برای برخورد با برخی افراد و نهادهای قدرتمند را ندارند.
عدم شفافیت:
در بسیاری از موارد، جزئیات پروندهها و احکام صادره به صورت شفاف و کامل به اطلاع عموم نمیرسد، که این امر به گمانهزنی و بیاعتمادی دامن میزند.
عدم هماهنگی با نهادهای دیگر:
علیرغم همکاریهای مقطعی، هماهنگی دائمی بین فدراسیون، کمیتههای آن و نهادهای قضایی و امنیتی مانند پلیس فتا برای مبارزه با این پدیده وجود ندارد.
گسترش بیسابقه شرطبندی در فضای اینترنت ایران، نه تنها یک آسیب اجتماعی است، بلکه به یک معضل اقتصادی و امنیتی تبدیل شده است. پولهای کثیف این بازار به بدنه فوتبال نفوذ کرده و اعتماد عمومی به این ورزش را از بین برده است. مبارزه با این پدیده نیازمند یک عزم ملی و همکاری فراگیر بین نهادهای قضایی، امنیتی، مالی و فرهنگی است تا پیش از آنکه این سرطان مهلک، پیکر ورزش و جامعه را به طور کامل از پا درآورد، ریشهکن شود.



