چندی پیش علیرضا دبیر رئیس فدراسیون کشتی در اعتراض به استهلاک امکانات ورزشگاه آزادی و نظر کارشناسی فنی در مورد نامرغوب بودن تجهیزات فنی 50 سال پیش در ساخت ورزشگاه آزادی، آرزو کرده بود که در میانه برگزاری لیگ برتر برق ورزشگاه آزادی قطع شود.
به گزارش سرویس ویژه واندا اسپورت آرزوی هیجانی رییس فدراسیون کشتی برای قطع برق ورزشگاه فوتبال در شرایطی بود که 4 ماه پیشتر ورزشگاه آزادی به صورت کامل تعطیل و برای بازسازی به پیمانکار سپرده شده بود.
گذشته از دو قطبی خاص کشتی/ فوتبال ذهن علیرضا دبیر اعتراض او به کمبود امکانات فنی در ورزشگاه آزادی یک ریشه بزرگ و عامل اصلی داشت.
فرایند تصرف امکانات و زمین های ورزشگاه آزادی به دلیل ناتوانی ساختار دولتی مدیریت ورزش و هزینه های سرسام آور نگهداری مجموعه بزرگ المپیکی تهران بود.
مدیران نابلد و اغلب سیاسی ورزش تا پیش از آمدن مصطفی هاشمی طبا کارکردی جز برای برنامه های سیاسی و چند مورد اسکان مجروحان جنگی برای ورزشگاه آزادی در ذهن شان نبود و اگر این موارد را جدا کنیم، به دلیل تحریم های جنگی و برگزار نشدن مسابقه خاصی بین سال 1357 تا 1369 در ورزشگاه آزادی فقط در ماه چند مسابقه فوتبال و گاهی مسابقه های کشتی را در خود برگزار می کرد.
با رشد جمعیت و دگرگونی ساختاری جامعه ایران پس از جنگ از آغاز دهه 70 خورشیدی با توجه به راه اندازی دوباره لیگ ها و گرم شدن فضای ورزشی کاربری بیشتر از ورزشگاه آزادی هم توسعه پیدا کرد.
واندا اسپورت پیش تر در گزارشی کامل روند تصرف امکانات ورزشی ورزشگاه آزادی توسط فدارسیون ها را بررسی کرده است که لینک آن در انتهای این یادداشت در اختیار شما قرار دارد.
با این وجود و اعتراض علیرضا دبیر درباره مشکلات فنی و زیرساخت برق، انرژی، آب و خدماتی مجموعه آزادی، امروز در خبرها آمده بود که با واگذاری زمین 1000 متری در مجموعه آزادی به فدراسیون والیبال توسط وزارت ورزش موافقت شده است.
در نگاه نخست باید پرسید کجای ورزشگاه آزادی قرار است به شیوه تفکیک زمین های موات بین فدراسیون های المپیکی بذل و بخشش شود؟!
آیا رویه اشتباه دوران ریاست مهرعلیزاده و واگذاری پارکینگ های کاربردی بخش شرقی ورزشگاه آزادی به پیست اجاره ای کارتینگ، فدراسیون موتورسواری و تیراندازی کافی نبود که امروز ورزشگاه بزرگ آزادی و بیش از 80 هزار تماشاگر بازی های مهم ملی باید خودروهای خودشان را کنار اتوبان تهران کرج پارک کنند؟
آیا مدیریت کیلویی در واگذاری زمین های جنوب غربی ارزشمند مجموعه ورزشی آزادی به اسطبل نگهداری اسب و پارکینگ اتوبوسرانی کافی نبود که حالا بخش دیگری از ورزشگاه روی نقشه منتشر شده رسانه ها در حال تفکیک و واگذاری به فدراسیون هاست؟
سوال بسیار مهمتری که باید از وزیر ورزش پرسید این است که با امکانات گسترده در شهرهای والیبال خیز مانند گنبد، گرگان، امکانات خاص در کیش، چابهار و استان های توانمندی که به دلیل برخورداری از عوارض طبیعی و هوای سالم محل مناسب تری برای کمپ های تیم ملی هستند، چرا باز با همه هزینه ها و برنامه ها روند شکل گیری اشتباه دیگری را آغاز کرده اید؟
آیا الزاما همه کمپ های تیم های ملی باید در کنار مجموعه آزادی باشد تا کارمندان ارشد وزارت ورزش و مدیران فدراسیون ها فاصله زیادی برای محل کار و زندگی نداشته باشند؟
مدیریت استراتژیک و برنامه ریزی مدون چنین رفتاری در یک سازمان اجرایی را چگونه ارزیابی و امتیاز دهی می کند؟
ورزشگاه آزادی به گواه اعتراض های علیرضا دبیر دچار مشکل ناتوانی در ارایه خدمات به همه بخش ها توسط امکانات نامرغوب 50 سال پیش است؟!
چه اصراری است که در این گلوگاه تجمع سرمایه و امکانات بازهم بر بار آن بیافزایید و مشکلات را چند برابر تر کنید؟
آیا زیباکنار در حومه شهر رشت، روستای داماش در حومه رودبار، شهرستان کوهرنگ در استان یاسوج، شهرهای مختلف استان اردبیل، استان کردستان، استان کرمانشاه، امکانات جزیره های ارزشمند کیش، قشم و چابهار فرصت های بیشتری برای توسعه ورزش و امکانات ورزشی برای تیم های ملی و بهره مندی مناطق دیگر کشور از امکانات ورزشی نیست و نمی توان از ساخت امکانات چند وجهی حتی به درآمدزایی های ارزی ورزش هم فکر کرد؟
آیا ترکیه با کمپ های مختلف ورزشی خود تمرکز را در آنکارا و استانبول گذاشته است، یا اسپانیا و هلند کمپ های آماده سازی خود را در پایتخت و شهرهای بزرگ ساخته اند؟
اگر ادعای تخصص و کارآمدی را برای ورزش دارید دست به کم مدل و کارکرد کشورهای موفق در ساختار پرورش استعدادها و ساخت زیربناهای ورزشی دقت کنید.
روند اقدامات کیلویی در ورزش از سازه نیمه کاره رها مانده 16 ساله ورزشگاه 40 هزار نفری زنانه آزادی و تبدیل بزرگترین پارکینگ ورزشگاه آزادی به پیست آماتوری و نا امن، حالا با واگذاری زمین های ارزشمند بخش های جنبی ورزشگاه به کترینگ و سالن کنفرانس مابقی هم در حال تفکیک است تا به صورت 1000 متری در کنار هم تبدیل به محلی برای ترافیک و تجمع سرمایه و خدمات شود.
