در شرایطی که وزارت ورزش در تلاش است با رپرتاژ آگهی و استفاده ابزاری از واژه هوش مصنوعی رویکردهای شوآف گونه فدراسیون کشتی را در ساختار برنامه ریزی و اهداف خود نشان بدهد، اما از سوی دیگر با رویکرد اشتباه نشان می دهد برنامه ای برای توسعه ورزش ایران ندارد.
به گزارش سرویس ویژه واندا اسپورت دیدارهای رسانه ای وزیر ورزش نشان می دهد که براساس الگوی خاصی تلاش می کند تا با موضوعات ورزشی در خبرهای روز و سر خط رسانه های دولتی و حکومتی حضور داشته باشد.
ملاقات با مربی روس روئینگ و دیدارهای از این دست نشان می دهد که دنیا مالی نگاه ویژه برای ساخته شدن پیکسل های خبری خود در لایه های خبری رسانه های حکومتی و دولتی دارد.
شاید در نگاه نخست این رفتار درست و مناسب ارزیابی شود و رویکرد توسعه یافته دنیامالی مورد توجه منتقدان حوزه رسانه و ورزش قرار گیرد، ولی وقتی به کیفیت و محتوای این دیدارها و ملاقات های سطح وزیر دقت کنید نتیجه نا امید کننده تر است.
یکی از موارد، دیدار وزیر ورزش با سفیر ایران در کره شمالی و تاکید بر تلاش برای جذب مربیان ورزشی از کره شمالی است.
در کیفیت این دیدار عکس وحشتناک و آماتوری است که روابط عمومی وزارت ورزش از این دیدار گرفته است. در شرایطی که نور آفتاب روی صورت میهمان افتاده و کنتراست بی نهایت صورت او را کاملا محو کرده عکاس حتی زحمت استفاده از زاویه دیگر و استفاده از تکنیک های عکاس را به خودش نداده است.
با وجود پذیرش اشتباه جاگذاری صندلی وزیر در دیدار با مربی روسی توسط دفتر وزیر ورزش که در یادداشت پیشین به آن پرداخته شده بود، آیا مسئول دفتر و مشاور رسانه ای آقای وزیر نمی داند که نور طبیعی برای ملاقات های عمومی در محیط اداری باید کنترل شود؟!
وضعیت در فضای محتوایی به مراتب بدتر و شگفت انگیز تر است، اینکه کارمندان وزارت امور خارجه در دوره ماموریت ها فقط تاکید می کنند و هیچ شناخت و تخصصی در یافتن دریچه های نو و تازه در توانایی دیگر کشورها ندارند، شکی در آن نیست.
ولی توسعه روابط ورزشی و استخدام مربیان ورزشی برای تیم های ملی زنان و دیگر تیم های ملی مردان در شرایطی که کره شمالی براساس سیاست های انزوا طلبانه و ناتوانی های فناوری و دانش روز جهان مربیان خاصی هم ندارد، بسیار عجیب است.
کره شمالی به دلیل نداشتن سرمایه گذاری خارجی، وارد نشدن اسپانسرها، نداشتن حق پخش تلویزیونی و برگزار نشدن لیگ های حرفه ای ورزشی، رویکردی شبیه دوران شوروی سابق برای انجام ورزش آماتوری و تشکیل تیم های ملی زیر نظر دولت دارد که تنها روی ورزش های فردی و مدال آور پر سر و صدا برای استفاده از پروپاگاندای سیاسی بهره می برد.
کره شمالی حتی در فوتبال که اندکی استعداد باقی مانده دارد و سابقه درخشانی داشته این روزها توانی در سطح تیم های درجه 4 آسیا دارد و به دلایل فناوری، دانش روز و نداشتن نیروی انسانی کارآزموده موفقیت های دنباله دار و هدفمند ندارد.
به نظر می رسد این دیدارهای وزیر ورزش شبیه پاتوق های بازنشستگی در پارک ها شده که دو طرف برای هم خاطره تعریف می کنند و گاهی حد اغراق و گمانه زنی را بالاتر برده و فانتزی های جالبی از آن می سازند.
در دیدار وزیر ورزش با سفیر ایران در کره شمالی، دنیامالی با اشاره به مدال های زنان وزنه بردار کره شمالی از قدرت آنها ستایش کرده و احتمالا نمی دانسته که در قهرمانی جهان های پس از المپیک همه تیم های جهان در حال خانه تکانی و حضور ورزشکاران جدید و نوظهور هستند و با توجه وزن های جدید فدارسیون جهانی در مسابقه های امسال بسیاری از ورزشکاران و چهره های قدرتمند با احتیاط بیشتری به رقابت های این دوره آمدند.
سفیر ایران در کره شمالی با توصیف حیرت انگیز از ورزشگاه فوتبال آن روایت می کند و مدعی ظرفیت 165 هزار نفری آن می شود ولی نمی داند این ورزشگاه یک دهه است دیگر مجوز برگزاری مسابقه های رسمی فیفا را ندارد چون با نصب صندلی ظرفیت آن زیر 70 هزار نفر آمده و باعث سرشکستگی مقامات سیاسی و زیر سوال رفتن ادعای 30 ساله آنها می شود.
با این وضعیت چطور باید برای نسخه پیچی آقای سفیر و استقبال آقای وزیر نگران نبود که به خاطر ارزان و دسترس بودن مربیان زن کره شمالی و مربیان مطیع این کشور وضعیت مربیگری تیم های ملی با آبدارخانه سفارت و وزارت یکی شود و چون عنصر بله قربان اداری خوبی یافتیم بی خیال مربیان با دانش و دسیپلین بین المللی و البته گران قیمت برای ورزش شویم؟!
در زمانه ای که ورزش ایران از گرفتن ویزا محروم شده و گمانه زنی های عدم حضور تیم ملی ایران در جام جهانی شنیده می شود، چرا نباید به این دیدارهای فانتزی و حرف های خنده دار واکنش نشان داد تا شاید کارمندان ارشد وزارت امور خارجه و وزارت ورزش اندکی بر تحقیقات و اطلاعات درست تکیه کرده و وقت یکدیگر را بگیرند؟!



